Makala, hat we bellik ýollajaklaryň dykgatyna:

* Türkmen edebiýaty, taryhy we medeniýeti ugurdan bu (site) saýta ýazylýan makalalaryň, hatlaryň we bellikleriň dogry ýa nädogrydygyna ýazan adamlaryň özleri jogapkärdirler.
* * Iberilen maklalar, hatlar we bellikler diňe orfografik we grammatik ýalňyşlary bolsa düzediljekdir.
* * * e-mail salgymyz: turkmen.ca@gmail.com
Hormatly ýaşulylardan we ýaşlardan (şu site/saýtyň üsti bilen) öz tejribelerini we döredijiklerini hemmelere elýeter etmeklerini haýyş edýäris.
حـرمـتـلـی یاش‏اولی‏لاردان و یـاشـلاردان (شـو سـایت‏ینگ اؤستـی بیـلن) اؤز تجـریبه‏لـرینی و دؤره‏دیجیلیکـلرینی هـمـّه‏لره ال‏یتـر اتمکـلرینی خـواهـش ادیاریس.ـ
Iň täze habarlar – sahypanyň soňunda ‏ ایـنـگ تـازه خـبــرلـر - صـفـحـه نـیـنـگ ســونـگــونــدا

30 May, 2008

جهان روانشناختی شاعران ونويسندگان مترقی کلاسيک ترکمن

رحيم کاکايی

انگلس درسال 1843 درنوشته‏ای زير عنوان «مسائل جهانی» رويداد يک «انقلاب کامل» درآينده‏ای نه چندان دور در ادبيات اروپا را نويد می دهد. وی در اين مقاله می‏نويسد: «جايگاهی را که پيش از اين پادشاهان و حاکمان بمثابه قهرمان داستان اشغال کرده بودند، از اين پس فقرا و اقشار تحقير شده و توهين ديده به خود اختصا‌‌‌ص خواهند داد، کسانی که زندگی و سرنوشت و رنج و مسکنت آنها مضمون محتوای رمان‏ها است. اين گرايش نو که در آثار نويسندگانی مانند ژرژ سان، اوژن سو و چارلز ديکنز تجلی می يابد، بی شک نشانی از ضروريات زمان خود دارد». ه
با اين ديد، اين دگرگونی پروسه‏ای تاريخی و مشروط به تکامل و تحول نيروهای مولده و عوامل زيربنايی اجتماعی است. به بيان ديگر، تحولات زيربنايی اجتماعی ضرورت دگرگونی در فرهنگ و ادبيات را بوجود می‏آورد. چنين ضرورتی را بمثابه يک پروسه تاريخی در فرهنگ و سرنوشت تاريخ آسيای مرکزی و در نتيجه بازتاب آن را از جمله در ادبيات قرن هجدهم ترکمن می توان مشاهده کرد. تکامل تاريخ هر جامعه با نبردهای بی‏مانند و با گذار اندوه‏زای خود از مراحل گوناگون، مهر و نشان خود را بی‏باکانه و تزلزل ناپذير برقهرمانان دوران، چه قهرمانان اخلاقی و چه قهرمانان عرصه عمل می زند تا شگفتی تاريخی ببار آورد. ه
در منطقه ترکستان کهن نيز وارهيدن از خودکامی و استبداد در جريان بود، وازآنجا که خوی تيزپوی پروسه تکامل جامعه به پيش است، حلقه دانش و آگاهی نه بگونه‏ی تکرار مکرر بلکه بصورت مارپيچ متصاعد در انديشه‏ورزان و نوآوران منطقه متجلی و جهان روان انسانی با پرنگارترين آميزه‏های تاريخی درادبيات اين منطقه بنما‌يش درمی‏آيد. ه
سروده‏ها و نوشته‏های شاعران و نويسندگان جناح مترقی ادبيات ترکمن سرايشی زنده و انسانی از جهان آن دوران است، که محرک آنرا بنيادهای اقتصادی و مادی تشکيل می‏دادند و کليد رمز آن نه در جهان ذهن، بلکه در جهان بيرون بود. و اين سروده‏ها در عين حال تلاش می کرد ذهن توده‏هايی را که هنوز از کرختی تاريخی خود خارج نشده‏اند، با برخورد آگاهانه به مسائل، بيدار وهوشيار کند.ه
رمز انديشه‏های اين نويسندگان کيفيت پرارزش روان انسانی است که در شرايط ستم و خفقان به سمت اعتراض به شرايط در جامعه گرايش دارد و ارزش‏های اخلاقی – روانی و جمود فکری حاکم بر جامعه و يا وجدان اجتماعی را بمثابه يک جريان به نقد می کشد وبقولی با يک شک دستوری به مسئله و يا خانه تکانی عمومی وارد موضوع می‏شود. ه
شاعران و نويسندگان روشن‏اند‌يش ترکمن، که بلحاظ انديشه‏ی مترقی انسان‏های مستعد و تيزبين دوران خود بودند، برخلاف شاعران ارتجاعی طرفدار استبداد و فئودال‏ها، تنها بازگو کننده بخشی از تاريخ نيستند، بلکه در پويه تاريخ با کنش‏ها و واکنش‏های زمانه درگيرند وآثارشان توانست بمثابه نيروی معنوی به نيروی مادی تبديل شده و در کار دگرگونی تاريخ موثر واقع شود. ه
اشعار و نوشته‏های اين نويسندگان بيانگر برخورد انسان و تاريخ و مسائل مربوط به رويداد‏های زندگی اجتماعی در آن عصر و مملو از انسان دوستی است. زيبايی‏ها و عشق، رنج و محروميت و اندوه انسان‏ها در آثار آنان جايگاه اصلی را دارد.ه
شاعران و نويسندگان مترقی ترکمن از جمله آزادی، مختومقلی، معروفی، عندليب، شيدايی، سيدی، ذليلی، کمينه، ملانفس و غيره که خود بخشی از جامعه و ناگزير وابسته به آن هستند،سخنوران و کاشفانی آگاه و بی‏پروای دنيايی بودند که آينده‏ای نو و بهتر را بشارت می‏دادند؛ آينده‏ای که تخيل گرايی و انگارگرايی را در آن جايی نبود. ه
اين شاعران و نويسندگان موجی نوين و پرشور ‌را بوجود آوردند و سلاح موثری در دفاع ازعدالت و حقيقت در اختيار نسل‏های بعدی خود گذاشتند. ه
خلق ترکمن برای اين نويسندگان و شاعران و برای «ژرفای روح» آنان ارجی بسيار قايل است. رباعيات دولت‏محمد آزادی، سروده‏های مختومقلی، حماسه‏های عندلیب و شيدايی، طنز اجتماعی کمينه، غزليات و اشعار اجتماعی غا‌‌يبی و سيدی، ذليلی شاعر ميهن دوست، محتاجي (آنا قليچ) شاعر غزلسرای تركمن، كه موضوعات اصلی غزل‏های وی عشق و طبيعت است و داستان‏های مردمی و عاشقانه ملانفس که همه اين‏ها نشاندهندهی ازيک سو ديالکتيک ظريف از داوری در باره جامعه موجود، شدت عواطف، هومانيسم و فراز و فرود سرنوشت انسان‏ها در جهان ماندگاه آنان است و از سوی ديگر شاهکار نقش آفرينی اجتماعی و روان شناختی است که با باور‏های ارتجاعی و صوفی منشانه حاکم در می‏افتد، ابعادی نوين بخود می‏گيرد و از ميان اين ديالکتيک ظريف، عناصر مترقی و نوين از جهان پيرامون خود نشان می دهد.ه
در بررسی تاريخ ادبيات ترکمن نبايد به داده‏های جزيی، جنبه‏های سطحی پديده‏ها بسنده کرد، بلکه بايد به سرشت اين پديده‏ها و قوانين عملکرد آنها در جامعه که محرک درونی آنهاست توجه داشت.ه
شاعران کلاسيک ترکمن هما‌نند ديگر شاعران و نويسند‌گان مترقی خلق‏های ديگر بيانگر روح دوران خود و افشاگر ماهيت قدرت‏های حاکم ضدمردمی بودند. فرياد و پيکارهای اين شاعران همانند همسرايی باشکوهی بود عليه بيداد و بی‏عدالتی آن دوران و نه تنها فراخوانی برای آيندگان است بلکه انگيزه‏های بنيادين درد و رنج انسانی عصر خود را برملا می‏کند.ه
آثاربرخی شاعران و نويسندگان کلاسيک و مترقی ترکمن را مانند «يوسف و زليخا» و «ليلی ومجنون» اثر عند‌ليب، «زهره و طاهر» رمانی در نظم و شاهکار ادبی ملانفس که همسنگ و همتراز تراژديهای ادبی جهانی آن عصر هستند، می‏توان بيانگران اعتراض اجتماعی، و زيبايی متعالی اخلاقی دانست. اينان تاريخ‏نگاران عصر خود هستند که نيروی درونيشا‌ن به خسران نرفت و توانستند بازتابگر نابهنجاری‏های عميق اجتماع خود باشند. انديشه ورزانی که پرتو نادری از نور را در ظلمت تاباندند تا واقعيت جديد عصر خود را نشان دهند.ه
در آثار اين شاعران که عشقی نيرومندتر از مرگ به مردم، ميهن و عدالت وجود دارد، ترازنامه درام زندگی مردم ترکمن و نيکبختی انسانی به شکل عشق، ايثار و نبرد بی‏امان برای عدالت حضور دارد. شاعران ترکمن نيزهمانند همه شاعران مترقی جهان در کار نجا‌ت ارزش‏های متعالی بشری بودند که توسط نيروهای شرير اجتماعی که به هيچ چيز جز منا‌فع بهيمی خود نمی‏اند‌يشيدند، به تباهی کشيده می‏شد. اين نويسندگان که سمتگيری انديشه آنان به سوی آينده بود، توانستند در زايش جامعه نو از د‌‌‌ل جامعه کهن در پروسه نبرد تاريخی در محيط و ماندگاه تاريخی خود سهمی پرارزش برای ساختن جهان پرشکوه ادبيات آينده ترکمن و به جهانی که در آن زيستند و بهره جستند ادا کنند.ه
راز نويسندگان پيشرو ترکمن، سخن نو آنان است که آغازی نو در ادبيات ترکمن بود و جامعه آن عصر را تکان داد. اين «سخن نو» تاکيدی است بر يک احساس انسانی پايمال شده توسط واقعيات. احساسی که حتی در زير فشار غير انسانی يک رژيم خودکامه نيز ارزش والای خود را محفوظ نگاه می‏دارد. اين شاعران دارای روحی پاک و سرشار از خودگذشتگی، شعله ور در آتش عشق به انسان و ميهنی در محاصره جهانی آلوده به ستم و خشونت هستند. ه
از اين رو است که آثار اين نويسندگان طنينی نو در ادبيات ترکمن بشمار ميرود که در آن مضامين عشق و از خودگذشتگی با بيانی عميقا شاعرانه بازتاب می‏يابد و حکا‌يت از مردمی نيکد‌ل اما شوربخت دارد که چرخ زندگی آنها را زير بار سنگين خود خرد می‏کند.
انديشه‏ها وآثار نويسندگان مترقی کلاسيک ترکمن زاييده تجريد ذهنی مطلق آنان نبود که عامل اثبات تحقق خود را در خودش بيابد، بلکه عوامل آن در بيرون ازذهن و در رخدادهای واقعی جامعه وجود داشت. ه
سخنوران پيشين ادبيات ترکمن هرگز به چنين موضوعی تا بدين حد جدی در زندگی نپرداخته بودند. سمتگيری مشخص در انديشه‏ها وآثار اين شاعران، انديشه‏های اجتماعی و دمکراتيکی بود که با تغزل شاعرانه وشيفتگی به عدالت معين می‏شد، هنری که به آينده روی می آورد و مضامين نوين را به انسا‌ن‏های نو می‏آموزد. ه
شاعران و نويسندگان جناح مترقی ترکمن نماد جدايی دو نوع انديشه در آثار ادبيات ترکمن هستند. اين شاعران با سرايش سروده‏های خود مصالحی را برای رشد و تکامل بعدی اد‌بيات ملی ترکمن بدست دادند.ه
طبيعی بود که روش آفرينش هنری اين شاعران و نويسندگان به نوبه خود يکسان نباشد و دارای نبوغ هنری و کنش تجربی متفا‌وت در دوران متفاوت با سرشت اجتماعی متفا‌وت اما با زايش دو باره مسائل و پرسمان‏های حل نشده اجتماعی جهان بيرونی همراه باشد. اينا‌ن نويسندگانی بودند‌ که به انديشه‏های انساندوستانه و آرزوهای اجتماعی نيک که شناسنامه ادبيات توده در سده هيجده بود، تعهد داشتند. ه
شاعران تركمن خود شاهد زنده خيزش‏های روستايی عليه حكام خودكامه و فئودال‏ها و نبرد سهمگين طبقات در همه عرصه‏های اجتماعی - افتصادی زمان خود و شاهد دوران گسترش انديشه‏های مستقل و رهايی‏بخش در ميان تركمن‏ها بودند و پاره‏ای از آنان برای بهروزی مردم خود در تاريخ زجرآلود انسانی، با ددمنشان تاريخ به نبرد برخا‌ستند.ه
زبان شاعران ترکمن واکنش شخصيت، زمان و مکا‌ن آنان در برابر واکنش جامعه عقب مانده استبدادی آن دوران بود. نه تنها زبانشان از زبان شاهان و اميران آن عصر جدا بود، بلکه رسالت رهايی جامعه ستم ديده‏ای را داشتند که می بايست دو باره با نيروی زاينده و نو زندگی را با برابری انسان‏ها از سر می‏گرفت. ه
اين در حقيقت مرحله‏ای بود از پروسه طولانی و دراز آهنگ با قهرمانی‏های خستگی‏ناپذير تاريخی انسان‏ها برای ايجاد جامعه‏ای ايده‏آل. اين باعث غرور است که شاعران و نويسندگان ترکمن توانستند به سهم خود به وظايف تاريخی و انسانی خود دراين فراگرد تاريخی عمل کنند.ه
اين فراگرد آزمونی از عشق به ميهن و غرور انسانی را بيان و سرشت دوگانه انسان‏ها را با توجه به مبانی اجتماعی آن افشاء می‏کند. راز و خطوط اصلی اين طبيعت دوگانه چيزی جز محيط تحقير شدگان فرودست جامعه و ديوان سالاران و فئودال‏های مستبد وروان پريش نبود. اين طبيعت چيزی نيست جز توصيف زندگی و تناقضات اجتماعی آن که پيش از هر چيز از فرهنگ انقلابی دمکراتيک سرچشمه می‏گيرد که در آن مسايل اجتماعی بحق تاکيد می‏شود و تاريخ زنده زندگی را به نگارش درمی‏آورد. ه
در آثار اين شاعران انگيزه‏های اعتراض عليه نظام موجود بسيار شديدتر بودند و پس از انقلاب کبير سوسياليستی اكتبر نوشته‏های اين نويسندگان در جمهوری ترکمنستان شوروی گسترش وسيع يا‌فت. ديرتر تكامل ادبيا‌ت تركمنی شوروی به همان سبك و هم در شکل نوين آن آغاز شد.ه

شاعران ترکمن شکفتن را فراموش نکردند و به سهم خود مشعلی را فراروی نوع بشر برافروختند، سکوت مشرق زمين را شکستند، عليه جهل و بردگی و در راستای آرزوهای انسانی و کرامت انسان که در زير گام‏های سنگين يک زندگی دشوار پايمال می شدند، رزميدند، نيک‏بختی انسانی و ضرورت آن را بشارت دادند و از سوی ديگر بمثابه زمينه‏سازان و آرا‌يندگان اين ادبيات و منبع الهام برای آفرينندگان آينده اين ادبيات شدند.ه
اميد است برخورد نويسندگان و روشنفکران ترکمن با تاريخ جنبش ترکمن، نويسندگان و شاعران آن در حد ضد‌يت با تاريخ، خطا آميز و از روی د‌لبخواهی و کم حافظگی به نقد کشيده نشود، زيرا اين جبهه‏سايی دلبخواهی در برابر گذشته يا شيفته شدن به گذشته، توجه‏ای به حا‌ل نخواهد کرد. ه
برخورد وآگاهی به گذشته بايد تاريخی باشد و اين پديده‏ای است بغرنج با مرزهای نامعين و تنها به معلومات در باره گذشته که گر چه لازمه آن است، خلاصه نميشود. اين آگاهی بايد بتواند برروی مفهوم همه تاريخ بنا شده و با متد علمی بهمراه باشد. ه
فهمش نادرست تاريخ بهمراه پردازش‏ها و فعل و انفعالات ذهنی از سوی تاريخ‏نگار، خطرناکترين محصول تاريخ خواهد بود که آرزو را جانشين واقعيت خواهد کرد. به نظر نگارنده ادعای اينکه به تاريخ و گذشته بايد برخورد «بی‏غرضانه» کرد، مقوله‏ای بی مايه و ناهنجار است. ه
زيرا تاريخ علم است وعلم همواره جانبدار بوده و اين جا‌نبداری نيز همواره با عينيت توام بوده است. زيرا اين اصل جانبداری مهمترين اصول بررسی نقادانه بوده و مبرميت خود را تا امروز نيز حفظ کرده و تبيين د‌قت معيارهای اجتماعی و طبقاتی در برخورد به گذشته است. ه
رشد و تکامل جامعه درامی است انسانی که در آن فراز و نشيب‏های بسياری وجود دارد. مسئله اصلی در اين فراز و نشيب‏ها، نخست درک انسان‏ها، شرايط تاريخی و ويژگی‏های دوران آنگونه که هستند و سپس يافتن راه‏های پنهان و آشکار حقيقت تاريخی است، نه کشف منشور خاص گروهی يا سازمانی سمپاتی‏ها وآنتی‏پاتی‏های گذرا. ه
جای تاسف است که برخی روشنفکران ما دچار شيوه عاميانه در ارزيابی‏های تاريخی شده و به ديدی محدود در مسايل تئوريکی و به خرده‏کاری‏ها , پراکندگی‏ها و در تصادفی بودن همکاری‏ها گرفتار آمده‏اند. ضرورت مسلح شدن به متدلوژی تفکر علمی واقعيت انکارناپذيری است که به شناخت واقعيت تاريخی و تاريخ واقعی ياری می‏رساند. اين را نبايد فراموش کرد که تاريخ مربی بزرگ ما انسان‏ها است.ه

23 May, 2008

Suratlar

********************
Ýaş bagşy we sazandalar

Ýañlanýarka dutarym, saýraýarka bagşym,
Ýok etmäge kim milt edip biler bu ulusym?
Akmyrat Gürgenli
********************
Kümmetgowuz. Gurban baýramy. 1974ý.
kartpostal. Ýollan A. Gürgenli
********************

Ýaş türkmen grafikaçynyň işleri


Artur Mozaffariniň grafiki işleri
********************


********************
Türkmen gimnast gyzy


********************

11 May, 2008

MAGTYMGULY PYRAGY

NÄME SEN
Asla seni görmemişem, dildarym!
Gumrymy sen, bilbilmi sen, näme sen?!
Gamgyn köňlüm hyýalyňda aldaram,
Bag içinde gülgülmi sen, näme sen?!

Garaçymyň, ýa seýitmiň, hojamyň,
Ýa sakymyň, ýa şerapmyň, ýa jammyň,
Ýa ýylmy sen, ýa gündizmiň, gijemiň,
Ýa Aýmy sen, ýa Günmi sen, näme sen?!

Ýa müşkmi sen, ýa kokunar anbarmyň,
Aýda bilmen, ýa çarhmy sen, çenbermiň,
Ýa derýamyň, ýa möwçmi sen, lenbermiň,
Ýa girdapmyň, ýa burgunmyň, näme sen?!

Altynmy sen, kümüşmi sen, zermi sen,
Ýa arşmy sen, ýa kürsmi sen, ýermi sen,
Ýa ýakutmyň, ýa merjenmiň, dürmi sen,
Ýa çyragmyň, ýa röwşenmiň, näme sen?!

Magtymguly, geç namysdan, aryňdan,
El götergil bu wepasyz käriňden,
Jahan doly, sen gapyl sen ýaryňdan,
Meý-mestmi sen, ýa şeýdamyň, näme sen?!

05 May, 2008

ÝEŇIŞ

9-nji Maý – faşizmiň ýeňlen güni.
Bu uly ýeňiş bilen hemmäňizi gutlaýarys.
ÝEŇIŞ
Ýanwardamy,
Apreldemi,
Maýdamy,
Ýa başga aýdamy gelerkäň haçan?
Çözülýänçä bu sowalyň jogaby,
Milýon ömürleri äkitdi ajal.

Garaşdyk biz Saňa gözümiz ýolda...
Emma weli, Saňa garaşmak diýmek
Söýgüli bir gyza garaşýan ýaly.
Erik saýasynda ah çekmek, köýmek
däldi. Oňa görä has uly zatdy,
Garaşypdyk Saňa göreşler bilen.
Ol göreşleň niçik göreşdigini
Dine garaşan däl,
Göreşen biler.

Garaşmak, göreşmek - bu iki dogan
Biri arzuw berdi, birisi ynam.
Sol iki doganyň bolan ýerinde
Mydam bola-bola gelýänsiň Senem.

Ahyry biziňki bolmalydyň Sen,
Şeýle boljakdygam anykdy juda,
Ýöne weli, näçe pida çekmeli,
Näçe gerçeklerden düşmeli jyda?
Şonuň anygyny bilemzokdyk biz.
Öňünden çözerden kyndy bu sowal.
Emma weli, näçe pida çeksek-de
Biziň ýelkenmize urýardy şemal.

Arzuwdan, ynamdan dörän şol şemal
Urýardy ýelkene. Dolýardy ýelken.
Şoň ýaly şemalyň bolan ýerinde
Diňe
ilerligne gidiljek eken,
Ölmedikler
Seni gazanyp öldi,
Şeýdip Sen ahyry biziňki bolduň...
Diýmek, bir hakykat meň üçin belli:

Ömür adam üçin gymmat zat. Emma
Ölüm hem gerek zat islände döwür.
Ölümsiz göreş ýok,
Göreşsiz Sen ýok,
Sensiz bolsa,
kime gerekmiş Ömür.
---------------------------------------------------------
Kerim Gurbannepesow, Oýlanma baýry, Sah. 59-60
Aşgabat, Türkmen döwlet neşriýat gullugy, 2007.

02 May, 2008

Kerim Gurbannepesowyň çap bolmadyk suraty

Bu surat Žale Esfehanynyň arhiwinden (آرشیو) alnyp goýuldy.

Hat alyşmak üçin özüňize dost ýa pikirdeş tapynyň!

خط آلیشماق اؤچین اؤزینگیزه دوست یا فکردش تاپینینگ
Munuň üçin özüňize gyzykly tema we e-mail adresiňizi ýollaň. Siziň hatyňyzy okap siziň pikirdeşiňiz ýa-da dostlaşmak isleýän size hat ýollar.
مونونگ اؤچین اؤزینگیزه قیزیقلی موضوع و ایمیل آدرسینگزی یوللانگ. سیزینگ خطینگیزی اوقاپ سیزینگ فکردشینگیز یا-دا دوستلاشماق ایسله یان، سیزه خط یوللار
*********************
Taryh, edebiýat we ýaşlar hakda. --> turkmen.ca@gmail.com
*********************

EcoNews RSS Feed

آفتاب

ایرنا: خبرگزاری جمهوری اسلامی

خبرگزاری مــهر

DW-WORLD´s Persian Homepage

BBCPersian.com | صفحه نخست

BBC News | World | UK Edition

CBC | World News

The Globe and Mail - World News

Яндекс.Новости: Главные новости

Rambler Mass Media: Главные новости

Sözlük سـؤزلـؤک

اؤز اویـلانـیـپ تـاپـان تـازه سـوزلـریـنـگـیـزی بـیـزه یـولـلانـگ
Öz oýlanyp tapan täze sözleriňizi bize ýollaň.
**********************************************************
söz .............. düşündiriş ......................... parsça ............ rusça .............. iňlisçe
_______________________________________________________________________________
mysal مثال :
-----------
adam .......... kişi .................................. مرد، نفر، کس ........ человек ............. person

,;