Makala, hat we bellik ýollajaklaryň dykgatyna:

* Türkmen edebiýaty, taryhy we medeniýeti ugurdan bu (site) saýta ýazylýan makalalaryň, hatlaryň we bellikleriň dogry ýa nädogrydygyna ýazan adamlaryň özleri jogapkärdirler.
* * Iberilen maklalar, hatlar we bellikler diňe orfografik we grammatik ýalňyşlary bolsa düzediljekdir.
* * * e-mail salgymyz: turkmen.ca@gmail.com
Hormatly ýaşulylardan we ýaşlardan (şu site/saýtyň üsti bilen) öz tejribelerini we döredijiklerini hemmelere elýeter etmeklerini haýyş edýäris.
حـرمـتـلـی یاش‏اولی‏لاردان و یـاشـلاردان (شـو سـایت‏ینگ اؤستـی بیـلن) اؤز تجـریبه‏لـرینی و دؤره‏دیجیلیکـلرینی هـمـّه‏لره ال‏یتـر اتمکـلرینی خـواهـش ادیاریس.ـ
Iň täze habarlar – sahypanyň soňunda ‏ ایـنـگ تـازه خـبــرلـر - صـفـحـه نـیـنـگ ســونـگــونــدا

08 August, 2008

نـظـام‏الـديـن عـلـيـشـيـر نـوايـی

رحـيـم کـاکـايـی:ـ

نـظـام‏الـديـن عـلـيـشـيـر نـوايـی
هـومانيست و پی‏گذار راستين شعر ترکی جغتايی



اگر خراب بود خانه جهان چه عجب
که ديـد خـانه که آبـاد ماند بر سر آب (فانی _ نوايی)ـ


دورانی که بشريت فرزند برومند، شاعر و انديشمند بزرگ خود نوايی را پروراند، خود دارای ويژگی‏های خاص بود. دورانی پرتضاريس که سيمای آن دراحداث معماری‏های شگفت‏انگيز، کاخ‏های با شکوه و به همراه آن بيغوله‏های پراکنده در سطح کشور؛ شکوفايی و درخشش فرهنگ و تقريبا بی‏سوادی کامل يک نسل؛ فراز و نشيب‏ها و افت دو باره اقتصاد و فرهنگ؛ خودسری و بيدادگری «جهان قلدران و زورمداران» و بی‏حقوقی گسترده توده‏های مردم و سرانجام، گسترش و تضعيف مناسبات تجاری، سياسی و فرهنگی در بسياری کشور‏های جهان بازتاب می‏يافت.ـ
سيمای اين ساليان وحشت بازتابی بود از حقيقت تنوع، بغرنجی و گاه تناقض جهان. اين آن تفاوتی بود که اين دوران خود را در آن متمايز می‏ساخت.ـ
همه اين پرسمان‏های اجتماعی، فرهنگی و مضاف بر آن بغرنجی و دشواری راه بر شيوه تفکر، خصلت آفرينندگی و راه زندگی عليشير نوايی نه تنها تاثير خود را می‏گذاشت، بلکه آن را تعيين می‏کرد. هرچند به چکامه‏های شاعر نامی نوايی، مردم ارج بسيار می‏نها‌دند، اما حاکمان وقت با او در افتاده بودند.ـ
از يک سو خدمت و جايگاه والا در دربار فئودالی که توسط فئودال‏های مرتجع و اشراف مذهب‏سالار احاطه شده در پيش بود و از سوی ديگر عملی ساختن آرزوهای بزرگ، اهداف شرافتمند و جستجوی حقايق بزرگ. دراين ميدان شکست‏ها و پيروزیها، ناآشنايی با راز راستين شکست‏های خود و در پيوند با آن درام جان آزار معنويی که همه زندگی فرزند نابغه زمانه را تعقيب می‏کرد، در کار و پيکار بودند.ـ
پس از مرگ تيمور در سال 1405، امپراطوری عظيم فئودالی و مستبد او فروريخت و جنگ‏های داخلی خونينی آغاز و ادامه يافت. در اين دوران ارتجاع بيدادگری می‏کرد و به کشتار دگرانديشان آغازيده بود. تجلی خاص و تراژيک اين کشتار، قتل دانشمند بزرگ اولوغ‏بيک و پيگرد بی‏رحمانه هواداران او و انهدام رصدخانه نجومی مشهور اولوغ بيگ در سمرقند، که افتخار بشريت بود، است.ـ
زمانيکه عليشير نوايی در هرات در سال 1441 زاده شد و به تحصيل در مدرسه می‏پرداخت، اين تراژدی همچنان در خاطرات مردم تازه بود. هرچند عليشير از خانوداه نامی نزديک به محافل دربار تيموريان بود، سهم او چيزی جز زندگی بسيار ناآرام و دشوار نبود. ـ
در اثر آشوب‏ها و تحولات سريع در حيات سياسی خانوداه نوايی که منجر به ترک هرات می‏شود، تحولاتی نو رخ می‏دهد. نوايی پس از بازگشت دو باره پس از چندين سال به هرات، به خدمت حاکم وقت ابواقاسم بابور در می‏آيد و پس از چند سالی دوباره به مشهد کوچ و از آنجا بار ديگر به هرات شهر نگين دنيا و از آنجا هم پس از مدتی به سمرقند که درآن زمان يکی از کانون‏های نامی فرهنگ خاورزمين بود رهسپار می‏شود.ـ
نوايی علی‏رغم خشونت عصر خود و دشواری‏های زند‌گی شخصی، توانست آثار توانمند و ماندگاری که دارای اهميت عموم بشری است، بوجود آورد. دراين آثار وی ستمکاران و تاراجگران مردم را به تازيانه انتقاد می‏گيرد، شر اجتماعی را افشاء، نيکی وعدالت را می‏ستايد. ـ
همه اين‏ها نفرت از نوايی را از سوی فئودالها، روحانی‏نمايان و اشراف دارای روحيات تجزيه طلبانه و مرتجع تشديد می‏کند. زمانه به فرمان تاريخ بسيار‏ها کرده بود، اما نوايی شاعری نبود که به چرخش محيط بچرخد .از اين رو در سال 1476، نوايی ازمقام وزارت سلب مسئوليت کرده و زندگی خود را تماما وقف آثار خلاق می‏کند. او اشعار بسيار عالی و ناميرايی را در سال‏های 1485 - 1483 که سرشار از انديشه‏های بسيار پيشرفته برای دوران خود بود، بوجود می‏آورد.ـ
مبارزه نمايندگان ارتجاع فئودالی و اشراف عليه نوايی بسيار شد‌ت می‏گيرد و در سال 1487 او را روانه استر آباد می‏کند. اما مبارزه - مبارزه است. نميتوان و نبايد روحيه خود را از دست داد، نميتوان و نبايد تسليم شد. در اينجا هم نوايی که دور از زادگاه خود است، باز به ايجاد آثار خلاق می‏کوشد. او آنچه را که در با‌يست خود بود، می‏خواست به سامان برساند. نوايی خواستار نظام راستين انسانی با مردمی نو بود.ـ
نوايی بارها به حسين بايقرا، دوست دوران جوانی خود با تقاضای بازگشت او به هرات روی می‏آورد. اين تقاضا بی نتيجه می‏ما‌ند. اما سرانجام درسال 1488 حسين بايقرا می‏پذيرد که نوايی به هرات بازگردد. ولی نمايندگان ارتجاع فئودالی برای رويارو قراردادن عليشير نوايی با حسين بايقرا اقدامات بعدی را بعمل می‏آورند. سلطان بايقرا زير بار اين اقدامات می‏رود و نوايی را از دربار بيرون می‏کند. نوايی، اين هومانيست بزرگ و شاعر کبير در سوم ژانويه 1501 برای هميشه چشم برجهان می‏بندد.ـ
از ديرباز بود که درخاورنزديک و ميانه شعر و نظم با پويه‏ای شتاب‏انگيز در حال گسترش بود و جريان‏های متنوع و کثرت ژانر‏ها بوجود می‏آمدند. آثار و خلاقيت هر يک از انديشندگان کبير اين شعر و نظم مانند، رود‌کی، فرد‌وسی، نظامی، عطار، سعدی، حافظ و جا‌می، برگ زرينی را در تاريخ ادبيات منطقه می‏گشود.ـ
در شکل‏گيری و تکامل استعداد خودويژه عليشير نوايی، اين ميراث شعر و منظوم اسلاف برجسته او بود که به ياری وی می‏شتابيد. عليشير نوايی آشنايی کافی به ادبيات عرب و هند داشت. ـ
از سوی ديگر سرچشمه و منبع خلاقيت نوايی، روايت‏های ميتولوژيکی و اسا‌طيری، آثار شفاهی مردم ازبک و ديگر خلق‏های خاور بود که او آنها را بگونه‏ای گسترده و خودويژه بکار برده است. اين همان پيوند ادبيات با خلاقيت ملی و منظوم بود. يعنی ضرورت بازگشت ادبيات به زندگی واقعی و زبان زنده مردم، که در آن عناصر آرمان‏های اجتماعی، آگاهی ملی و تصور از مکان آرزو متجلی است.ـ
نوايی برآن بود که وظيفه اصلی ادبيات، تثبيت زيبايی و مبارزه عليه شر اجتماعی است. واژه‏گان هنری ضمن دفاع از برتری‏های معنويی مردم سا‌ده، همانگاه بايد ستمگران را افشاء می‏کرد. نوايی در آثار خود به اصول رئاليسم، رمانتيسم شاعرانه و خوشبينانه باور داشت. ـ
چهره‏ها‌يی مانند فرهاد، اسکندر و ديگران نشانه آرمان‏های والا، نيروی معنوی پرتوان و قابليت خلاق انسان بود‌ند. رمانتيسمی که بعدها در نيمه نخست قرن نوزدهم نه تنها در روسيه بلکه در اروپا در پيوند تنگاتنگی برای آزادی اجتماعی و ملی نقش بزرگی بازی کرد.ـ
در دوران نوايی مبارزه در راه زبان ازبکی خصلت اجتماعی فوق‏العا‌ده شديدی را بخود می‏گيرد. شاعر درمی‏يافت که زبان يکی از مهمترين ابزار تکامل فرهنگ و شناساندن مردم به جهان و دانش است. ـ
هومانيست بزرگ ما برآن بود که مناسبات حقارت‏آميز اجتماعی نه تنها به زبان، بلکه به ملت نيز اهانت می‏کند. با‌يد امکانات عظيم زبان مادری را کشف، تکامل و غنی ساخت. شاعر براين وظيفه دشوار فايق می‏آيد و ضمن نگاهداشت احترام عميق و صادقانه به زبان‏های ديگر خلق‏ها، آثار بزرگ خود را بوجود می‏آورد.ـ
نوايی بمثابه شاعر و دانشمند بر تجارب عظيم و بسيار غنی اندوخته شده توسط دانشمندان برجسته شرق دوران آنتيک و آسيای ميانه در زمينه ستاره‏شناسی، رياضی، شيمی، فلسفه و امثال آن تکيه می‏کند. دراين باره علاقمندی او به کار ابوعلی سينا، فارابی، اولوغ‏بيک و ديگران و کثرت نظارت شخصی او بر علوم طبيعی، فلسفی و اجتماعی گواهی می‏دهد. نوايی دريافت که علم در حکم آزادی معنويی انسان و مردم است.ـ
نوايی در آثار خود خلاقانه پا در جای اسلاف خود می‏گذارد و موضوعات سنتی و سيمای قهرمانان را تکامل بخشيده و با درونمايه‏ی نوينی آنها را بيرون می‏دهد. راه خلاق عليشير نوايی د‌شوارگذر بود. اما او در شرايط سخت زنده بود و در بودِ خود کا‌ونده حقيقت و جويای عدالت.ـ
شاعر بمثابه فرزند زمانه خود نتوانست به دلايل بنيادين شکست آرزوهای خود و در عدالتی که عميقا برآن باور داشت، پی‏ببرد. علاوه برآن نوايی چنان مسائل و وظايفی را پيش‏رو می‏گذاشت که به آنها نه آن دوران بطور کلی، نه مردم و نه علم آن دوران بويژه، نمی توانست پاسخ بدهد. نبوغ نوايی هم به اين امر ناتوان بود.ـ
زيرا حقيقت و رهيافت اين پرسمان‏ها هنوز ديرياب بود و رستاخيزی را در تاريخ می‏بايست تا کاوشی درآينده کند.ـ
برای نمونه نوايی می‏خواست اسرار دورترين ستاره‏ها و بيکرانی کاينات را بداند و هم بشناسد، او می‏خواست ماهيت درونی زندگی برروی زمين را دريابد و علل واقعی آنرا مشخص کند. او می‏خواست بداند چرا نيکی پايمال شده، اما شر پيروزمند است. يا آروزی جامعه‏ای را داشت که در آن عدالت حاکم باشد. او از خود می‏پرسيد، کجاست هنجاری و حاکميت عدالت.ـ
جهان بی عدالت و جهان ستمگران برای اين هومانيست بزرگ دردآور بود. نوايی در اشعار قهرمانانه خود مبارزه فعالی را عليه کسا‌نی که تخم دشمنی ميان خلق‏ها می‏کاشتند، می‏کرد. او می‏خواست حتی از راه دربار نيز در خدمت رفاه مردم با‌شد. ـ
در کتاب تاريخ ادبيات ايران ذ. صفا آمده که عليشير نوايی هنگاميکه در خراسان سمتی داشت، به هنرمندان و آبادی و عمران شهر کمک می‌کرده است. منجمله به «ايوان جنوبی صحن آستان رضوی، نهرآب بالا خيابان در مشهد،رباط سنگ بست، رباط ديزآباد، بند آجری قريه تروق در نزديکی توس، مقبره قاسم ا‌لانوار در قريه لنگر، نزديک تربت جام و قسمتی از مزار عطار نيشابوری يعنی سنگ مزار آن شاعر که موجود است» مساعدت فراوان می‏کند.ـ
نوايی شاعر، انديشمند، عالم تاريخ و زبان‏شناس، طبيعت‏شناس، تئوريسين ادبيات، موسيقی، دولت و حقوق و شخصيت سيا‌سی بود. وی در اواخر عمر خود در سال 1499 بزرگترين شعر فلسفی خود را به نام «لسان الطير» که هفت هزار بيت را دربرمی‏گرفت، می‏نويسد. ـ
در اين اثر که پاسخی به «منطق الطير» اثر شاعر مشهور عطار است، نوايی با خطوط و جها‌ت فلسفه صوفيانه اثر عطار مخالفت می‏کند. نوايی پرستنده انسان است و معتقد است که انسان پرارزش‏ترين موجودی است که از طبيعت خود جدانشدنی است. ـ
نوايی چندين ماه تا مرگ خود، رساله فلسفی، اجتماعی و سيا‌سی به نا‌م “محبوب القلوب” می‏نويسد که د‌رآن تاثير “گلستان” سعدی و “بهارستان” جا‌می حس می‏شود.ـ
آخرين اثر نوايی، «مجادله دو زبان» است که اند‌کی پيش از مرگ‏اش نوشته شد. در اين اثر نوايی بمانند عالم و زبان‏شناس برجسته و تئوريسين ادبيات تجربه مبارزات چندين ساله خود را در راه زبان مادری تعميم داده، غنا، ظرافت و زيبايی آن را نشان می‏دهد. ـ
اثر بزرگ و پرزحمت ديگر نوايی «گنجينه افکار» است که به نوبه خود مجموعه بزرگ منظوم است و يکی از آثار برجسته ادبيات جهان بوده و می‏توان آن را بمثابه فرهنگ نامه توصيفی آن دوران به حساب آورد. مجموعه ديگر نوايی، اشعار غزلی به نام «د‌يوان فانی» است. اين اشعار به زبان فارسی آفريده شد و به نام مستعار «فانی» منتشر گرديد. ـ
اما «گنجينه افکار» که به زبان کهن ازبکی نوشته شد با نام «نوايی» بود. نوايی برای آثار فارسی زبان خود نام «فانی» را برگزيده بود. وی را شاعر و نويسنده‏ای دو زبانه (ترکی و فارسی) می‏دانند. اشعار نوايی در زبان فارسی به دوازده هزار بيت ميرسد. وی به سه زبان ازبکی، فارسی وعربی تسلط کامل داشت. از آثار ديگر نوايی می‏توان به «سد سکندری» و «چهار ديوان» و «محاکمات اللغتين» اشاره کرد. ـ
از اشعار او به زبان کهن ازبکی يا ترکی جغتايی می‏توان از «خمسه»، «ليلی مجنون» ،«فرهاد و شيرين»، «سبعه سياره» نام برد.ـ
نوايی ارادتی خاص به شاعر و عارف نامی عبدالرحمن جا‌می داشت. وی در مرگ جا‌می به سال 1492 ميلادی (898 هجری) مرثيه‏ای را در قالب ترکيب بند می‏سرايد که آغاز اين ترکيب بند چنين است:ـ

هر دم از انجمن چرخ جفايی دگرست
هر يک از انجم او داغ بلايی دگرست

سرشت راستين مرد‌می، گوهر عموم بشری و بين‏المللی آثار نوايی و مهارت داهيانه هنری او تاثيرات عظيمی در طول چندين سده بر تکامل فرهنگ پيشرو نه تنها ازبکی، بلکه بر تکامل ادبيات آسيای مرکزی گذاشت.ـ
فرهنگ و هنر تجسمی تاثير نيرومندی بر تکامل فرهنگ معنويی جامعه دارد. آنها بر عواطف و احساسات بشری موثرند و در تعيين و شناسايی اخلاق و اتيک هم در مناسبات متقابل شخصی انسانها و هم در مناسبات متقابل اجتماعی تاثيرگذار. پروسه‏های اين تاثير‏پذيری در تکامل فرهنگ بشری توسط تاريخ بررسی ميشوند. ـ
آثار نوايی نيز در برابر آزمون سخت سده‏ها ايستادگی کرد و تاثير خود را گذاشت و بصورت وراثت اجتماعی به دوران کنونی و نسل کنونی رسيد. ـ
نوايی افشاگر استبداد قرون وسطی بود. پويايی، زايايی و با‌لند‌گی انديشه و ستيزش با کهنه‏انديشی فرايافتی بس مهم در انديشه نوايی است. ا‌و خواهنده آينده‏ای روشن، زمانه‏ای نو با مرد‌می نو بود.ـ

نمونه غزلی از نوايي (1):ـ

شکفت چون گل رخسار سا‌قی از می ناب .... بـنــای زهــد مـن از سيـل بــا‌ده گشـت خـراب
مـرا کـه نـقـد د‌ل و ديـن برفت در سر می .... ز نام و ننگ در اين کهنه دير خود چه حساب
بـنــوش بـا‌ده و ديــوانــه بــاش در عــالــم ..... کـه بـهـــر عـالــم د‌يـوانـگـيـسـت بــزم شــراب
چـو امن خواهی از ايـن کارگاه پـرآشـوب ..... مـيـا ز مـيـکـده بـيـرون و باش مست و خراب
اگـر خـراب بـود خـانـه جهـان چه عـجـب ..... کـه د‌يـــد خـانــه کــه آبــاد کــا‌نــد بــر سـر آب
اگـر فـنـا شـدنـت مـيـل هست چـون فـانـی ..... بـرويـت آنـچـه دهــد از سـپـهـــر روی مـتـاب
******

اـ تاريخ ادبيات در ايران. ذ .صفا. ص 385

1 comment:

Anonymous said...

Я ценю , потому что я нашел именно то, что я искал . Вы закончили мои 4 дня охоты ! Да благословит вас Господь человеку. Имейте большой день. Пока пожеланиями!

Hat alyşmak üçin özüňize dost ýa pikirdeş tapynyň!

خط آلیشماق اؤچین اؤزینگیزه دوست یا فکردش تاپینینگ
Munuň üçin özüňize gyzykly tema we e-mail adresiňizi ýollaň. Siziň hatyňyzy okap siziň pikirdeşiňiz ýa-da dostlaşmak isleýän size hat ýollar.
مونونگ اؤچین اؤزینگیزه قیزیقلی موضوع و ایمیل آدرسینگزی یوللانگ. سیزینگ خطینگیزی اوقاپ سیزینگ فکردشینگیز یا-دا دوستلاشماق ایسله یان، سیزه خط یوللار
*********************
Taryh, edebiýat we ýaşlar hakda. --> turkmen.ca@gmail.com
*********************

EcoNews RSS Feed

آفتاب

ایرنا: خبرگزاری جمهوری اسلامی

خبرگزاری مــهر

DW-WORLD´s Persian Homepage

BBCPersian.com | صفحه نخست

BBC News | World | UK Edition

CBC | World News

The Globe and Mail - World News

Яндекс.Новости: Главные новости

Rambler Mass Media: Главные новости

Sözlük سـؤزلـؤک

اؤز اویـلانـیـپ تـاپـان تـازه سـوزلـریـنـگـیـزی بـیـزه یـولـلانـگ
Öz oýlanyp tapan täze sözleriňizi bize ýollaň.
**********************************************************
söz .............. düşündiriş ......................... parsça ............ rusça .............. iňlisçe
_______________________________________________________________________________
mysal مثال :
-----------
adam .......... kişi .................................. مرد، نفر، کس ........ человек ............. person

,;